تاثیر Noro Marketing یا بازاریابی عصبی در بازاریابی محتوا
بازاریابی عصبی یا Noro Marketing از دیگر نوآوری های جدید مارکتینگ است که توجه بسیار از مطالعات دانشگاهی را به خود جلب کرده است و توانسته است تحولات زیادی را در دنیای بازاریابی ایجاد کند. این رشته را در واقعیت می توان کاربرد مغز و اعصاب در نتورک اشاره کرد. ما می دانیم مغز انسان بسیار پیچیده است و کار های زیادی مانند واکنش ها، پیام ها و … توسط آن صورت می گیرد. ما در محتوانو می توانیم بگوییم که بین مغز و بازاریابی شباهت زیادی وجود دارد ولی منظور این نیست که هر شرکت باید یک بازاریاب متخصص در زمینه مغز و اعصاب داشته باشد بلکه آن چه مهم است شباهت های کلی و ارتباط کار ها با یکدیگر می باشد و تمام این ها موجب می شود فعالیت کلی مغز و بازاریابی یکسان تلقی گردد. می دانیم بین بازاریابی محتوا و عصبی ارتباط نزدیکی وجود دارد. بازاریابی محتوا پیام ها را انتقال می دهد و بازاریابی محتوا نحوه انتقال پیام ها را تشریح می کند. در نتیجه ما می توانیم با به کارگیری بازاریابی عصبی در بازاریابی محتوا آن را ارتقا دهیم و پیام ها را به شکل حرفه ای تری انتقال دهیم. هم اکنون قصد داریم به اره های که بتوان از طریق آن بازاریابی عصبی را در محتوا دخالت داد استفاده کنیم.
- هم راستایی
ما می دانیم معمولا واکنش مغز انسان به سمت مواردی است که برای وی از اهمیت بالاتری برخوردار باشد. بازاریابان باید به این نکته دقت کنند و پیام هایی که برای مشتریان جالب است به آن ها انتقال دهند برای مثال اگر شما به عنوان یک بازاریاب در مورد شرکت یا مدیرتان با افراد صحبت کنید اصلا برای آن ها جالب نخواهد بود این در حالی است که معرفی محصولی که مشتری به آن نیاز دارد بسیار او را کنجکاو خواهد کرد. پس سعی کنید افرادی که با آن ها در ارتباط هستید را با اطلاعات غیرضروری خسته نکنید و ذهن آنان را برای انتقال مطلب اصلی آماده سازید. - تفاوت ها
مغز انسان می تواند در چند لحظه چندین مساله را با هم مقایسه کند و از طریق مقایسه شباهت وتفاوت های آن ها را دریابد. در نتیجه بازاریاب باید بتواند محصولات مختلف را با هم مقایسه نماید و آن ها را برای مشتریان شرح دهد. یک مشتری با شناخت کافی از محصول ارائه شده توسطشما می تواند به سایر محصولات نه بگوید و در اصل تمام گفته هایم را در یک جمله خلاصه می کنم. هر چه قدرت قیاس بیشتری داشته باشید، موفقیت بیشتری برای شما رقم خواهد خورد.

- اهمیت اطلاعات
با داشتن اطلاعات بیشتر درباره یک موضوع، رمز گشایی از آن نیز راحت تر بوده و بیشتر مشتری را در معرض محصول شما قرار خواهد گرفت. ر نتیجه تا جایی که امکان دارد شما به عنوان یک بازاریاب باید درک محصول توسط مشتری را ساده کنید تا او بتواند به راحتی تصمیم بگیرد. در بازاریابی محتوا بیان جزئیات بسیار مهم است زیرا انسان ها همواره در تلاش هستند تا بیشتر بدانند و هر لحظه تشنگی آنان برای دریافت اطلاعات بیشتر می گردد. - تمرکز در پایان و آغاز
معمولا مغز انسان ها به گونه ای طراحی گردیده است که به آغاز و پایان ماجرا بیشتر اهمیت می دهد و آن ها را به خاطر می سپارد. در بازار یابی باید به آغاز و پایان توجه و تاکید بیشتری کرد زیرا آغاز خوب زمینه خوبی در ذهن مشتری ایجاد می کند و پایان خوب نیز موجب می شود محصول و شرکت در ذهن او ماندگار شود. در بازاریابی بسیار مهم است که این نکات را رعایت فرمایید زیرا آنچه در این بینابین اتفاق می افتد چندان در ذهن کسی نمی ماند در نتیجه تمام تلاش خوب را به کار گیرید تا آغاز و پایان خوبی داشته باشید. - احساسات انسانی و عواطف
احساسات قوی ترین محرک ها در وجود انسان ها هستند و مغز را به واکنش نسبت به خود وادار می کنند. بنابراین بر اساس کاربرد بازاریابی عصبی در بازاریابی حتوا باید به این نکته دقت کرد. منظور این است که تنها بعد منطقی ارائه محتوا را در نظر نگیریم و محرک های احساسی را نیز در انتقال پیام به کار ببریم تا از این طریق مشتریان بتوانند به طور ناخود آگاه نسبت به محصولات ما احساس داشته باشند. پس هیچ وقت فراموش نکنیم دنیای نتورک دنیای عقل و احساس است و نه فقط عقل و منطق انسان ها. - شناخت محرک ها
جالب است بدانید که مغز دارای محرک هایی است و از طریق این محرک ها است که دچار واکنش می شود. برخی از این محرک ها دیداری هستند و برخی شنیداری. اما تاثیر محرک های دیداری پنجاه برابر شنیداری است. بنابراین سعی کنید در ارائه محتوای خود از پیام های تصویری مانند انواع عکس و فیلم بهره ببرید زیرا تاثیر آن ها چندین برابر قالب های شنیداری است.
اثر بخش ترین محتوا از دیدگاه عصبی
شما باید بتوانید انواع محتوا را در بازاریابی محتوا شناسایی کنید. اگر بخواهیم بازار یابی محتوای عصبی را دسته بندی کنیم در سه گروه بازار یابی عصبی خطی، اسلایدی و ویدئویی قرار می گیرد و هر یک به شیویه خاص خود در مخاطبان اثر می گذارد. اگر بخواهیم تعریفی از انواع آن ها ارائه دهیم باید گفت: بازاریابی خطی در برگیرنده متن و تصاویر است و در بیشتر اوقات تک صفحه ای می باشد. این در حالی است که محتوای اسلایدی به وسیله دکمه هایی به صفحه بعد می رود و قدم به قدم جلو می رود. اگر بخواهیم تعریفی از محتوای ویدئویی نیز ارائه دهیم نوعی از محتوا می باشد که مبتنی بر فیلم و تصاویر است و از طریق آن ها به پیش می رود به عبارت دیگر متن در این گونه محتوا چندان کاربردی ندارد. نکته دیگری که لازم به ذکر است محرک های احساسی هستند که شما باید آن ها را در مخاطب خود تشخیص داده و بتوانید در بیان محتوا به آن ها دقت کنید.
این جمله فراموش نشدنی را از محتوانو به یاد بسپارید: احساسات مستریان بزرگ ترین دلیل برای خرید از شما است.
شما باید بتوانید از چه جملاتی استفاده کنید برای مثال جمله شامپو از بین بردن شوره سر به مراتب تاثیر بسیار بیشتری از شامپو تقویت مو خواهد داشت زیرا مخاطبان شما همواره در پی رفع مسائل ناخوشایند بیشتر می کوشند.